ابزارهای نوین تأمین مالی تجلی دو روند مهم در توسعه کسب و کارها است؛ معطوف کردن تمرکز بر پروژههایی که نتایج عینی به دست میدهد و تقویت همکاری میان بخش عمومی و خصوصی. ابزارهای نوین تأمین مالی به نوعی مکمل شیوههای معمول و رایج در تأمین منابع مانند سرمایهگذاری سهامی، وام بانکی و ... است تا منابع بیشتری به توسعه کسب و کار اختصاص یابد و به رفع موانع و چالشهای خاص شرکتها و نهادها کمک کند. ابزارهای نوین تأمین مالی یکی از لازمههای رشد و توسعه کسب و کارهای دانش بنیان و میتنی بر فناوری محسوب میشود.
یکی از حوزههای که در ایران به شدت به خلاقیت و نوآوری احتیاج دارد حوزه سرمایهگذاری است. در حال حاضر تنها راه حل شرکتهای فناور و نوپا برای توسعه کسب و کار و افزایش سرمایه، فروش بخشی از سهام خود به سرمایهگذاران خطرپذیر است. در همین راستا ابزارهای نوآورانهای برای تأمین منابع موردنیاز شرکتهای نوپا بدون رقیق شدن سهام بنیانگذاران در شرکت تدوین شده است. یکی از این ابزارها تأمین مالی مبتنی بر درآمد است.
تأمین مالی مبتنی بر درآمد چیست؟
وام مبتنی بر درآمد، وامی است با نرخ بهره متغیر. سرمایهگذاران در این نوع تأمین مالی، سرمایه خود را در ازای دریافت درصدی از درآمد، در اختیار شرکتهای قرار میدهند. به مانند تأمین مالی سنتی، بازپرداختهای در این نوع تأمین مالی نیز به صورت ماهانه یا فصلی خواهد بود. با این تفاوت که در وامهای سنتی، بازپرداخت با یک نرخ بهره ثابت انجام میشود ولی در تأمین مالی مبتنی بر درآمد بازپرداختها متناسب با درآمدهای شرکت تغییر میکند. اگر درآمدها کم شود، بازپرداخت وام با سرعت کمتری انجام میشود، اگر درآمدها افزایش یابد، سرعت بازپرداخت وام نیز بیشتر میشود.
بازپرداختها تا زمانی که سرمایهگذار طبق توافق انجام شده، مضربی از سرمایه اولیه را دریافت کند، ادامه مییابد. به طور معمول، در این نوع تأمین مالی شرکتها ملزم به ارائۀ وثیقه نیستند چراکه درآمد آنها الزاماً به عنوان وثیقه در نظر گرفته میشود.
تأمین مالی مبتنی بر درآمد با ترکیب ویژگیهای وامهای بانکی و سرمایهگذاری خطرپذیر میتواند گزینۀ مناسبتری برای شرکتها جهت تسریع فرایند رشد و بلوغشان باشد. این نوع تأمین مالی سرمایه موردنیاز را برای کسب و کارهای با جریان درآمدی به منظور گذار به سوی سوددهی پایدار با هزینۀ کمتری نسبت به سرمایهگذاری خطرپذیر فراهم میکند.
تأمین مالی مبتنی بر درآمد[1](RBF) که به آن سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد[2] (RBI) یا تأمین مالی مبتنی بر رویالتی[3] نیز اطلاق میشود، در اوایل قرن بیستم توسط سرمایهگذاران نفتی برای تأمین مالی اکتشاف نفت و گاز طبیعی مورد استفاده قرار میگرفت. سرمایهگذاران خطرپذیر نیز از دهه 1980 از این نوع تأمین مالی برای تزریق سرمایه به شرکتهایی که در مراحل اولیه رشد هستند استفاده کردهاند. اخیراً نیز از این نوع تأمین مالی در حوزه فناوری به خصوص شرکتهای فعال در حوزه نرم افزار به عنوان خدمت[4] استفاده میشود.
مخاطبان این نوع تأمین مالی
تأمین مالی مبتنی بر درآمد در میان شرکتهایی که مدل کسب و کار آنها مبتنی بر خرید اشتراک توسط مشتریان است معمول و رایج میباشد، با این وجود از مدل تأمین مالی در سایر صنایع و کسب و کارها نیز میتوان استفاده کرد. برای شرکتی که با سرعت نرمال و متوسط در حال رشد است و از یک الگوی درآمدی تکرارشونده برخوردار میباشد و برای رشد خود به سرمایه نیاز دارد، وامهای مبتنی بر درآمد میتواند گزینه بسیار مناسبی باشد.
باتوجه به اینکه این وامها به درآمد شرکت وابسته هستند، نیازی نیست شرکتها سودده باشند، با این وجود سرمایهگذاران روند سوددهی شرکت را با دقت زیر نظر خواهند داشت بهنحویکه مسیر سوددهی شرکت باید حداکثر بین سه تا پنج سال باشد. لازم است درآمد شرکت قبل از کسر بهره، مالیات و استهلاک مثبت باشد.
دلیل جذابیت تأمین مالی مبتنی بر درآمد برای متقاضیان
عدم رقیقسازی و کنترل بیشتر: بنیانگذاران در این نوع تأمین مالی نسبت به سرمایهگذاری خطرپذیر، کنترل و مالکیت خود بر کسب و کارشان را حفظ میکنند. بهمحض پایان بازپرداخت سرمایهگذاری انجام شده توسط بنیانگذاران، سرمایهگذاران از شرکت خارج میشوند. معمولاً سرمایهگذاران در این نوع تأمین مالی دارای صندلی هیئت مدیره نخواهند بود.
انعطاف در بازپرداخت وام: شرایط بازپرداخت وام در این نوع تأمین مالی (که مبتنی بر درصدی از درآمد است) منعطفتر از وامهای معمول بانکی است. میزان بازپرداخت با بالا و پایین شدن درآمد تغییر میکند.
عدم الزام به پایبندی به قیود محدودکننده: در تأمین مالی مبتنی بر درآمد، برخلاف وامهای سنتی، معمولاً الزامی برای وامگیرنده جهت توافق بر سر قیود محدودکننده (قیودی که تعیین میکند بنیانگذاران باید کسب و کار خود را به شیوه مشخصی هدایت کنند) وجود ندارد. در سایر شیوههای تأمین مالی مانند VC و فاکتورینگ نیز محدودیتهایی از سوی سرمایهگذار اعمال میشود که در تأمین مالی مبتنی بر درآمد معمولاً این محدودیتها وجود ندارد.
هزینۀ پایینتر نسبت به VC: وام مبتنی بر درآمد برای بنیانگذاران کسب و کارها معمولاً هزینۀ کمتری نسبت به فروش ترجیحی سهام به سرمایهگذاران خطرپذیر دارد. بنیانگذاران ممکن است این تصور را داشته باشند هزینۀ سرمایهگذاری خطرپذیر کمتر است چراکه بنیانگذاران تنها در یک نوبت و در زمان خروج به سرمایهگذار پرداختی خواهند داشت، اما تأمین مالی مبتنی بر درآمد در دراز مدت هم از لحاظ جمع مبلغ پرداختی و هم از منظر IRR ارزانتر از VC خواهد بود.
دسترسی آسانتر به سرمایه: در تأمین مالی مبتنی بر درآمد، ملاک تخصیص اعتبار درآمد شرکت، حاشیه سود و سایر شاخصهای مالی است، نه امتیاز اعتباری و درآمد مالک کسب و کار یا اموال غیرمنقول شخصی. استفاده از معیارهای سنتی باعث میشود تا دسترسی صاحبان کسب و کار به سرمایه با موانع بسیاری مواجه شود. وامهای مبتنی بر درآمد با کنارگذاشتن معیارهای قدیمی منجر به تسهیل فرایند سرمایهگذاری خواهد شد.
جذابیت سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد برای سرمایهگذاران
انعطافپذیری در بازپرداخت: انعطافپذیری در بازپرداخت علاوهبراینکه برای سرمایهپذیران جذاب است برای تأمینکنندگان سرمایه نیز جذاب خواهد بود. وابسته کردن اقساط به درآمد شرکتها باعث خواهد شد که احتمال بازپرداخت به موقع اقساط از سوی وامگیرندگان افزایش یابد.
افزایش نقدینگی: تأمین مالی مبتنی بر درآمد میتواند جریان نقدینگی پایداری را با ریسک نسبتاً کم برای تأمینکنندگان مالی (که نمیخواهند وقت و انرژی خود را صرف یافتن تجارتهای تک شاخ[5] کنند) به دنبال داشته باشد.
نسبت ریسک به ریوارد بهینه: تأمین مالی مبتنی بر درآمد سوددهی بالاتری نسبت به وامهای سنتی داشته درحالیکه ریسک کمتری نسبت به سرمایهگذاری خطرپذیر دارد، بنابراین احتمالاً بهینهترین نقطۀ ریسک به ریوارد را خواهد داشت.
همراستایی میان سرمایهگذاران و صاحبان کسب و کار: از آنجایی که هم سرمایهگذار و هم سرمایهپذیر هدف یکسان افزایش درآمد و سوددهی را دنبال میکنند، باعث خواهد شد تا هزینههای تأمین مالی برای سرمایهگذاران نیز کاهش یابد.
ملاحظاتی که سرمایهگذاران باید مد نظر قرار دهند
- تعیین سقف برای سود سرمایهگذاری، باعث خواهد شد تا سرمایهگذاران از سودهای سرشار احتمالی (مانند آنچه در سرمایهگذاری خطرپذیر روی میدهد جا بمانند).
- عدم دریافت وثیقه باعث خواهد شد که در صورت نکول یا ورشکستگی کسب و کار، تأمین کنندۀ سرمایه از ابزارهای کافی برای بازپسگیری سرمایۀ خود برخوردار نباشد.
باتوجه به توضیحات ارائه شده پیشنهاد میشود ایجاد خدمت مالی سرمایهگذاری مبتنی بر درآمد به منظور حمایت از کسب و کارهای نوپا که از جریان درآمدی پایداری برخوردار هستند اما در قالب سرمایهگذاری خطرپذیر نمیگنجند و برای رشد خود به سرمایه نیاز دارند، با توجه به ماهیت صندوق پژوهش و فناوری نفت مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد.
[1] Revenue-based financing
[2] Revenue-based investing
[3] Royalty-based financing
[4] Software-as-a-service
[5] Unicorn